وبلاگ ادبیاتی ماه و درخت

وبلاگ ادبیاتی ماه و درخت

"ماه و درخت" فضایی است برای گشت‌وگذار در دنیای واژه‌ها، جایی که شعرها مثل برگ‌های درخت زمزمه می‌کنند و داستان‌ها زیر نور مهتاب جان می‌گیرند. اینجا قلم‌ها پرواز می‌کنند و احساسات ریشه می‌دوانند. به ماه و درخت خوش آمدید!
وبلاگ ادبیاتی ماه و درخت

وبلاگ ادبیاتی ماه و درخت

"ماه و درخت" فضایی است برای گشت‌وگذار در دنیای واژه‌ها، جایی که شعرها مثل برگ‌های درخت زمزمه می‌کنند و داستان‌ها زیر نور مهتاب جان می‌گیرند. اینجا قلم‌ها پرواز می‌کنند و احساسات ریشه می‌دوانند. به ماه و درخت خوش آمدید!

قطعه ادبی درخت و انسان سقوط آرام زندگی

بر بلندای شاخه‌ای خشک و تنها، مردی افتاده است؛ بی‌حرکت، بی‌رمق، انگار سایه‌ای از خود گذشته‌ی خویش. لباس‌های رسمی‌اش حکایت از روزگاری دارد که شاید پر از تکاپو و امید بوده، اما اکنون، او و درخت هر دو در سکوتی عمیق فرو رفته‌اند.

در این تصویر، شاخه‌ها همچون دست‌های خشک‌شده‌ی زمان، او را در آغوش گرفته‌اند؛ اما تا کِی؟ آیا این آخرین نقطه‌ی تعادل است؟ لحظه‌ای پیش از سقوط؟ یا شاید او مدتی‌ست که تسلیم شده، بی‌هیچ تقلایی برای بازگشت؟

کمی آن‌سوتر، برگی در هوا رها شده، در همان مسیری که شاید مرد هم به‌زودی قدم خواهد گذاشت. برگ، جدا شده از درخت، همان‌طور که انسان، جدا شده از زندگی. سرنوشت آن دو یکی‌ست: سقوط، فراموشی، و یکی شدن با خاک.

این تصویر، چکیده‌ای از زندگی‌ست؛ روزی در اوج، روزی در سقوط. گاهی می‌جنگیم، گاهی فقط تسلیم می‌شویم. و در نهایت، درخت، زمان، و سکوت، همه نظاره‌گرند، بی‌آنکه دست یاری به سویمان دراز کنند.

آیا این مرد می‌افتد؟ یا شاید از مدت‌ها پیش سقوط کرده، فقط هنوز به زمین نرسیده است؟